مشاعره

۱ مطلب با موضوع «مشاعره با حرف " ج "» ثبت شده است


 

1



جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را


نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را



{ شهریار }





 

2




جمله معشوقست و عاشق پرده‌ای

زنده معشوقست و عاشق مرده‌ای

 


{ مولانا }





 

3



جایی که عشق ، بیدار میگردد ، من ، آن مستبد ِ تیره میمیرد

بگذار ، او هنگام شب بمیرد


تا عشق در شفق صبحگاهی ، آزادانه ،

نفس کشد..



 

+بخشی از ترجمه دکتر ذاکرزاده ، از ترجمه آلمانی شعری از مولانا توسط رویکرت..






 

4



جنون ِ شعر من را نسل‌های ِ بعد می‌فهمند


که فرزند تو جز من جزوه‌یی از بر نخواهد کرد..

 


برای دخترت تعریف خواهی کرد: من بودم


دلیل شور «مهدی» در غزل... باور نخواهد کرد !

 

 

{ مهدی فرجی }

 






5


 

جسم خاک از عشق بر افلاک شد


کوه در رقص آمد و چالاک شد

 


{ مولانا }


 



 

6


 

جهان روشن به ماه و آفتابست


جهان ما به دیدار تو روشن



{ سعدی }






7


جای مهتاب، بـه تاریکی شب ها تو بتاب


من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند



{ فریدون مشیری }






8



جذاب ترین مرحله، ای عشق همین است

از من تو همـــــان چیز بخواهــی که نــدارم



{ خلیل ذکاوت }








9



جهان سر به سر حکمت و عبرت است

چـــرا بهــــره ی ما همــــه غفلت است



{ فردوسی }







 

  • Mohammad Mahdi ..