مشاعره

۱ مطلب با موضوع «مشاعره با حرف "ض"» ثبت شده است



1


ضایع مساز حرف نصیحت به پای غافلان

بر روی پای خفته که پاشیده است آب ؟



{ صائب }






2


ضعیفان را مکن به دل گزندی

که در مانی به جور ِ زورمندی


{ سعدی }






3



ضمیر روشن او بر مثال خورشید است

پراغ من ندهد نور در برابر او


{ امیر معزی }







4



ضعف پیری فکند بی جگران را از پای

دل چو افتاد قوی ٬ پشت دوتا شمشیر است



{ صائب }






5



ضمیر مخزن دل پر کن از کلام حکیم

که دُر پند به از گنج لولو ویاقوت



{ نظامی }






6



ضعیفان را ترحّم کن گرت چیزی بود برجا

که صد منعم شده مسکین، پریشان زین جهان رفتند








7


ضرب دشمن اگرچه با ضرر است

 زدن دوست جانگداز تر است



{ مکتبی شیرازی }








8



  • Mohammad Mahdi ..