مشاعره

مشاعره با حرف " س "

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۹ ب.ظ


1




سخن خوبست ز اول خاطر کس را نرنجاند

که بعد از گفتگو سودی ندارد لب گزیدنها


{ قصاب کاشانی }







2



سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی


چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی



{ سعدی }





3



ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی


عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟




{ حافظ  }






4



سرایی را که صاحب نیست ویرانی است معمارش


دل بی عشق می گردد خراب آهسته آهسته



{ صائب }






5



سر گشته چو پرگار همه عمر دویدیم


آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم




{ امام فخر رازی }





6



سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد

وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد..



{ حافظ }






7




ساقی بیا که هاتفم به مژده گفت


با درد صبر کن که دوا میفرستمت



{ حافظ }






8



ساقی منگر توبه ، قدح بر سر من ریز


تا غرقه شود این خرد مصلحت اندیش




{ امیرخسرو دهلوی }







9


 
سایه ی مشعوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ؟

ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود



{ حافظ }







10



سخن عشق تو بی آنکه بر آید به زبانم

رنگ رخساره خبر میدهد از حال نهانم


{ سعدی }








11



سخن یار ز اغیار بباید پوشید

قصه ی مشت ز هوشیار بباید پوشید



{ خواجوی کرمانی }








12


سر آن ندارد که امشب بر آِید آفتابی

چه خیال ها که گذر کرد و گذر نکرد خوابی



{ سعدی }







13




سوی شکار ای بت رعنا چه میروی ؟

شهری خراب توست ، به صحرا چه می روی ؟



{ هلالب جغتایی }









14


سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست

صخره ام ، هرقدر بی مهری کنی می ایستم



{ فاضل نظری }










  • Mohammad Mahdi ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی