مشاعره با حرف " ذ "
چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ
1
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
{ سعدی }
2
ذکر تو از زبان من فکر تو از خیال من
چون برود که رفته ای در رگ و در مفاصلم
{ سعدی }
3
ذره خاکم و در کوی توام جای خوش است
ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
4
ذوق یک لحظه نگاه تو به آن می ارزد
که کسی تا به قیامت نگران بنشیند
{حسن بیک }
5
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش ؟
{ جامی }
6
ذره را تا نبود همت عالی حافظ
طالب چشمه خورشید درخشان نشود
{ حافظ }
7
ذرّه ذرّه مگر از مهر تو بردارم دل
ورنه دل بر نتوان داشت به یک بارازتو
{ اهلی خراسانی }
8
ذره ام لیک ز خورشید نخواهم مددی
با همه تشنگی ام منت دریا نکشم
با چنین عمر شتابان غم امروز بس است
دم غنیمت شمرم محنت فردا نکشم
{ مهدی سهیلی }
- ۹۴/۰۷/۰۱
- ۲۵۴ نمایش